جدول جو
جدول جو

معنی چراخور کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چراخور کردن
(اَ دَنِ تَ)
چراگاه قرار دادن. مرتع ساختن. جائی را برای چریدن اختیار کردن:
در پناه دولت تو در ضمان عدل تو
آهوان در بیشه با شیران چراخور کرده اند.
ادیب صابر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ کَ دَ)
مسموم کردن. زهر دادن. زهر به خورد کسی دادن. زهر دادن برای کشتن یا ایجاد عیب و نقصی. سم خورانیدن کسی را بی آگاهی او. او را برای دیوانگی یا عاشق شدن یا کشتن بی علم او زهر خورانیدن: فلان وزیر را چیزخور کردند، زهر دادند و کشتند. سگها را دزدها چیزخور کردند، زهر دادند و کشتند. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(زَ گِ رِ تَ)
قالب تصویر ساختن. گراور ساختن. رجوع به گراور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گراور کردن
تصویر گراور کردن
تهیه کردن گراور از نقشی
فرهنگ لغت هوشیار